در سال ۱۳۳۴ در صفحه سرگرمی مجله تهران مصور پرسیده شده بود:
اگر یک میلیون تومان پول پیدا کنید چگونه آن را خرج مینمایید؟
پاسخ چند تا از ایرانیان آن زمان در ادامه مییابد:
پاسخ دوشیزه زهره حمزه
«اگر چه که این پول برای رسیدن به مقصودم بسیار کم است، ولی مقداری از دارایی مختصر خود را نیز روی آن گذاشته و در راه آزادی و حق رای بانوان مصرف میکردم، زیرا من هر وقت این قانون بخاطرم میآید که دیوانه، جانی و بانوان حق رای ندارند، بسیار عصبانی و متاثر میشوم، دیوانه عقل و شعور ندارد، جانی هم جنایت کرده است و فاسد است، پس چرا بانوان را نیز در ردیف جانی و دیوانه قرار دادهاند؟ آیا این یک بیانصافی و بیعدالتی نیست و من حق دارم که یک چنین پولی را در راه آن مصرف نمایم.»
پاسخ آقای رحیم مافی:
«چندین هکتار زمین در یکی از نقاط حاصلخیز کشور خریداری میکنم و با کمک مهندسین کشاورزی و وسایل جدید یک دهکده مدرن ایجاد مینمایم که از هر حیث نمونه یک دهکده کامل و حاصلخیر باشد و بدینوسیله هم کمکی به آبادانی کشور مینمایم و هم وسیله کار عدهای از هموطنانم را فراهم میآورم و راه و رسم پولدار شدن شرافتمندانه را نیز به سایر میلیونرها میآموزم.»
پاسخ آقای ا ی احمد:
«ابتدا یک ملک مزروعی خواهم خرید و با وسایل جدید کشاورزی و اطلاعات مختصری که دارم مشغول فلاحت خواهم شد، از درآمد سال اول ده وسایل زندگی خودم را مرتب خواهم کرد، درآمد سال دوم را به سیاحت و جهانگردی اختصاص خواهم داد و از درآمد سالهای بعد وسیله کمک به فقرا، تحصیل کودکان رعایا، سرپرستی اطفال یتیم و بکار گماردن بیکاران را فراهم خواهم کرد.»
پاسخ آقای م ب مخلص:
«ابتدا سعی میکردم به وسیله آگهی در رادیو و جراید صاحب آن را پیدا کنم و اگر موفق نمیشدم، آن را به دست پیشوای مسلمین میسپردم تا در هر راهی که صلاح میداند به مصرف برساند.»
پاسخ آقای علی کسروی:
«چون فرد ضعیف و ناتوانی هستم، برای معاجه کامل به سویس میرفتم و پس از بهبودی کامل به ادامه تحصیلات خود در رشته مهندسی میپرداختم و به محض اینکه تحصیلم تمام شد با بقیه این پول کارخانهای تهیه و به میهن خود باز میگشتم تا هر کمکی به میهن خود کرده باشم و هم عدهای از بیکاران را از بیکاری نجات دهم.»
پاسخ آقای کامران نوزاد:
«بدون معطلی بار سفر آمریکا را برای ادامه تحصیلاتم میبندم و مقداری از این پول را نیز به بانک میسپارم تا در موقع مراجعت صاحب سرمایهای باشم و با وجود داشتن مدارک تخصیلی عالی مجبور به لبو فروشی و خیابان گردی نشوم، البته این آرزو در صورتی جامه عمل خواهد پوشید که به محض پیدا کردن آن دچار سکته نشوم.»
پاسخ بانو خدیجه ابراهیمی:
«همه میدانند که یکی از مفاسد اجتماعی این مملکت وضع بعض خواهران و مادران همنوع و هموطن ما هستند که از زور تنگدستی و عدم بهداشت و پوشاک به شغل کثیف خود فروشی مشغول بوده و روز به روز این اجتماع و این ملت را به سوی انحطاط سوق میدهند، من با این پول در درجه اول وسایل مداوای این بیچارگان را فراهم میکنم و وسایل کار و زندگی آنها را طوری فراهم میکنم که از این کار دست بشویند و هزارها نفر از هموطنان ما نیز از آلودگی به بیماریهای خانمانسوزی که به وسیله این عده انتشار پیدا میکند نجات یابند.»
پاسخ آقای عبدالباقی رضایی:
«تمام این پول را صرف خرید چند دستگاه اتومبیل مرسدس بنز نموده و در خطوط پر جمعیت شهر به کار میاندازم تا آنقدر مردم در صفهای چندین متری و در گرما و سرمای تابستان و زمستان به انتظار اتوبوس نایستند و از درآمد این اتوبوسها نیز شرکتی تاسیس میکنم که برای کارمندانی که حقوق آنها کم است ساختمانهای دو یا سه اطاقه ساخته و به اقساط چند ساله به آنها واگذار کند.»
شما چه میکردید؟
یک میلیون تومان در سال ۱۳۳۴ به پول حالا، به احتمال، چیزی در حدود و بین ۵۰۰ میلیون تومان الی ۱۵ میلیارد تومان خواهد بود.
نظرات اجدادمان را دیدیم، اگر شما بطور مثال ۱۰ میلیارد تومان پیدا میکردید، چه میکردید؟