شاید در فیلمها دیده باشید که جادوگرها میتوانند از میان دیوار یا هر دری بگذرند، من نیز مایل بودم که این جادو را بدانم، و از هر درِ بستهای رد شوم!
تصور کنید هیچ دری بر روی شما بسته نباشد و شما بتوانید با خواندن وِردی به آسانی وارد هر اتاق یا خانه یا حتی بانک و فروشگاهی شوید!
امروز سایتی را پیدا کردم که، برای دوستان فوت و فن جادوگری، کلاسهای غیر حضوری آموزش جادوگری گذاشته بود، و از قضا درس اولشان آموزش گذشتن از درهای بسته بود.
با شادی فراوان در آن سایت ثبت نام کردم و مبلغی را که بابت آموزش درس نخست خواسته بودند پرداخت کردم، و در یک چشم بهم زدن، راهنمای کار، که یک وِرد یک کلمهای بود، برایم فرستاده شد.
با خوشحالی غیرقابل توصیفی جلوی درِ آهنی ورودی ساختمان ایستادم و وِرد را خواندم، اما نتوانستم از اینسوی در به آن سوی در بروم.
با استاد جادوگر تماس گرفتم و گفتم: «استاد موفق به گذشتن از در نشدم»، استاد گرانقدر فرمود:
«برای رد شد از درِ بسته، دو سه متر از در دور بشو، سپس ورد را بخوان و با سرعت بطرف در بدو!»
با خوشحالی همین کار را کرد، اما پیشانیام بد جوری به در آهنی خورد و متورم شد. بار دیگر با استاد جادوگر تماس گرفتم. استاد با بزرگواری و سعه صدر به آنچه بر من گذشت گوش داد و سپس فرمود:
«نازنین مشتری، این درس اول بود: هیچ آدم عاقلی از میان درِ بسته رد نمیشود، بلکه در را باز میکند و سپس رد میشود.»
سپس لطف کرد و یک درس مجانی نیز داد:
«در مورد درهای خانههای مردم، بیاجازه وارد شدن جرم است و هیچ آدم عاقلی مرتکب جرم نمیشود»!
سپس با مهربانی فرمودند:
«مشتاق هستی که برای آموختن درس دوم جادوگری هزینه آن را بپردازی؟»
با پیشانی ورم کرده و سردرد شدیدی که از آموختن درس اول جادوگری نصیبم شده بود اشتیاقی به آموزش درسهای بیشتر نداشتم!